محمدباقر قاليباف اين مطلب را درهمايش تمركززدايي و ساماندهي پايتخت كه در سالن اجتماعات دانشگاه تربيت مدرس برگزار شد اعلام كرد.قاليباف با استناد به برخي اظهارات درباره اينكه راهحل ساماندهي وضعيت تهران جلوگيري از ساختوساز است، گفت: برخي ميگويند شهرداري بيش از حد جواز صادر ميكند درحاليكه من اين حرف را رد ميكنم، زيرا صدور جوازها براساس طرح جامع و تفصيلي و احقاق حقوق مردم انجام ميشود، اما اعلام ميكنم اگر احساس ميكنيد كه ساختمانسازي باعث اين معضلات شده من آمادهام كه هيچ پروانه ساختي اعم از مسكوني، تجاري و اداري در شهر تهران صادر نشود و بازهم شهر را اداره كنيم.
وي افزود: همانطور كه اداره دولت از محل رانت نفت يك چالش است، چالش شهرداريها نيز استفاده از رانت ساختوساز است. با وجود اين، براساس اقتصاد مقاومتي حاضريم رانت ساختوساز را براي هميشه تعطيل كنيم.قاليباف همچنين با تأكيد بر اينكه انتقال پايتخت از جهت علمي و تجربي امكان پذير نيست، گفت: عزيزاني كه از جهت علمي به موضوع انتقال پايتخت پرداختهاند، اين را يك كار درست نميدانند و باتجربهاي كه من در حوزه اجرايي كشور دارم، مجموعه مديريتها و تصميمگيريها - فارغ از اينكه پول داريم يا نداريم- نشان ميدهد اين كار امكانپذير نيست.
وي تمركززدايي از تهران را مهمترين چالش توسعه و پيشرفت كشور دانست و گفت: وقتي 23درصد از جمعيت ايران در حدود يك درصد از وسعت جغرافيايي اين كشور متمركز شده باشند اين يعني مرگ علائم و عناصر زندگي در آن محيط و عبور ازهمه خط قرمزهاي محيطزيستي بدون اينكه امكان بازپروري وجود داشته باشد. قاليباف در عين حال كه پيشرفت درزندگي را در گرو برنامههاي توسعهاي دانست اما تأكيد كرد نميتوانيم عوامل محيطزيستي را قرباني بحث پيشرفت كنيم درحاليكه ما الان در تهران محيطزيست شهر را به شرايط غيرقابل برگشت رساندهايم.
شهردار تهران در ادامه با تأكيد بر ضرورت حل مشكلات پايتخت، از انتقال پايتخت و ساماندهي شهر بهعنوان 2نگاه مختلف براي حل مشكلات ياد كرد و گفت: آيا اگر حملونقل عمومي را حل كرده و ظرفيت بيش از 40درصدي امروز در حملونقل عمومي را به 70درصد برسانيم مشكل ما حل ميشود؟ اگر مشكل ترافيك را در شهر حل كرده يا از ساختوساز جلوگيري كنيم مشكل برطرف ميشود؟
شهردار تهران در كنار مسائل محيطزيستي از وجود آسيبهاي اجتماعي جدي در شهر تهران نيز سخن گفت و افزود: البته بخشي از اين مشكلات نظير كارتن خوابي، كودكان كار و حاشيه نشيني براي همه كلانشهرهاست و خاص تهران نيست. با اين همه انتقال پايتخت را براساس مباني علمي و تجربي اصولا امكانپذير نميدانم و راهحل را در حوزه ساختاري مستلزم تفكيك كار ملي از محلي و در حوزه كاركردي نيازمند اصلاح شيوه مديريت ميدانم.
شهردار تهران با بيان اينكه براساس طرح جامع، سند چشمانداز1404 و جمعيت پذيري شهر، امروز تهران كاملا در كنترل است و افزايش جمعيت خارج از برنامه در تهران نداريم، گفت: رشد جمعيت در تهران چه در زاد و ولد و چه در مهاجرت كند است و به 1.7هم نميرسد، اما سؤال اين است كه آيا خارج از محدوده 640كيلومترمربعي شهر تهران نيز ساخت وساز همانند تهران در كنترل است؟ آيا مهاجرت و رشد جمعيت بالاتر از 4.5 و 5 در دشت تهران وجود ندارد؟ ساكنان 3.5ميليون نفري شهرهايي كه در فاصله چند كيلومتري تهران شكل گرفته و هيچ نقشي در توليد ندارند و صبح به تهران وارد ميشوند و شبها براي خواب از شهر خارج ميشوند را چطور ميخواهيم ساماندهي كنيم؟
قاليباف ادامه داد: گاهي موضوع را به حدي تقليل ميدهيم و سادهانديشي ميكنيم كه حتي فرق بين تراكمزدايي با تمركززدايي را هم تشخيص نميدهيم و فكر ميكنيم اگر كالبد وزارتخانهاي را در نقطهاي از تهران بلند كنيم و سيستم ادارياش را در كرج بگذاريم، تمركز زدايي كرديم! اين تصميمات را هم در همين كشور اجرا كردهايم اما آيا واقعا تراكمزدايي همان تمركززدايي است؟ آيا تمركززدايي خودش فينفسه به اين معني است كه ما تنها يك كار شكلي انجام دهيم.
وي درعين حال معضل حاشيهنشيني تهران را مختص تهران ندانست و گفت: افتخار ما اين است كه حاشيهنشيني ما كمتر از 10درصد است درحاليكه در شهرهاي تبريز، مشهد و شيراز بالغ بر 35درصد است بهنحوي كه حاشيه برمتن غلبه كرده است.
قاليباف اشكال كار را به مسائل ساختاري و كاركردي نسبت داد و در توضيح آن گفت: در بحث ساختاري بهنظر ميرسد دولت هنوز تصميم نگرفته توزيع فضايي قدرت را انجام دهد كه دراين صورت امكان ندارد پيشرفتي اتفاق بيفتد زيرا امروز به قدري تمركز در ساختار و نظام اداري و اجرايي وجود دارد كه همه استعدادها در كشور كشته شده و ظرفيتها از بين رفته است.
دولت امروز از يونجه براي فلان كشاورز روستايي تا دارو براي يك درمانگاه در دورترين نقطه كشور در تهران تصميم ميگيرد و اين خصلت دولت رانتي است؛ به اين معني كه وقتي پول دارند، هيچ اختياري را واگذار نميكنند اما وقتي نيازمند شدند شروع به واگذاري اختيارات ميكنند.
وي گفت: در ابتداي دهه80 نفت بشكهاي 12 تا 13دلار شد. در آن برهه بهدليل اينكه دولت پول نداشت، شروع به واگذار كردن اختيارات كرد، دست از توليد و صنعت برداشت وهمان زمان رشد صنعت كشور دورقمي شد اما يك دهه بعد نفت به بشكهاي 100دلار رسيد و درآمد كشور به 100ميليارد دلار در سال افزايش يافت كه اتفاقا درهمين زمان نيز رشد اقتصادي منفي شد.
با استناد به همين گفتهها شهردار تهران بر ضرورت تفكيك كار ملي و محلي در حوزه ساختاري تأكيد كرد و گفت:
دولت بايد همه اموري كه جنبه توليگري دارد را نگهدارد و هر امري را كه جنسش تصديگري است به مديران محلي كه ظرفيت آن در شوراي شهر و شهرداري فراهم است واگذار كند، البته نه اينكه شهرداري نيز متمركز شود بلكه ما 22 اسفندماه انتخابات شوراياريها را در پيش داريم كه حدود 14هزار نفر در آن كانديدا شدهاند و از بين آنها 3400نفر شورايار انتخاب ميشوند وهر محله شهر تهران صاحب 9شورايار ميشود. وظيفه آنها اين است كه در ابعاد محلي تصميمات لازم را بگيرند كه اين نشان ميدهد ما بهدنبال تمركزگرايي نيستيم.
شهردار تهران با بيان اينكه اگر همه كارها در شهرداريها متمركز شد، همان اشكالي كه امروز در دولت مركزي وجود دارد در شهرداريها هم ايجاد خواهد شد، تأكيد كرد: بايد همه كارها را در شهرداريها برون سپاري كنيم تا شهرداري بزرگ نشود و معلوم باشد كه چه كارهايي را انجام ميدهد.
محمدباقر قاليباف در بخش ديگري از سخنان خود به موضوعات كاركردي اشاره كرد و گفت: در برنامههاي سوم، چهارم و پنجم مديريت واحد شهري را نوشتند و 23وظيفه را معلوم كردند اما 15سال تمام شد و نهتنها اين موضوع اجرا نشد، بلكه بدتر هم شد و بخشي از وظيفههاي ديگر را گرفتند چون در آن زمان پول داشتند. بهعنوان نمونه مترو مربوط به تهران و حومه است اما وقتي دولت مركزي پولدار ميشود، ميگويد حومه مترو با من است! اين در حالي است كه حملونقل شهري، يكپارچه است و ما نميتوانيم اگر قطاري از مشهد و تبريز به تهران رسيد، جلوي ورود آن را به شهر بگيريم. حملونقل ملي ريلي، سراسري است، ولو اينكه داخل شهر بيايد. در موضوع مترو نيز همه دنيا وضعيت متروي شهري و حومه مشخص است.
وي مديريت در كشور را چالش اصلي حوزه كاركردي عنوان كرد و گفت: حتي اگر طرح خوب داشته باشيم و ساختار را هم اصلاح كنيم، اما بايد در كنار آن عرضه هم داشته باشيم، چرا كه تنها با حرف زدن و گفتن، موضوع حل نميشود چرا كه يك طرح خوب، يك اجراي قوي هم ميخواهد.
وي در بخش ديگر سخنان خود به لزوم اصلاحات در حوزه كاركردي اشاره كرد و گفت: مديريت غلط در كشور چالش اصلي حوزه كاركردي است به اين معني كه درصورت وجود طرح خوب و اصلاح ساختار بايد عرضه مديريت هم داشته باشيم وگرنه تنها با حرف زدن كه كاري انجام نميشود. ما سالهاست كه كشوري در حال توسعه هستيم و علت آن نيز غلط بودن ساختار، كاركرد و در راس آن مديريت است.
شهردار پايتخت با تأكيد بر اينكه مشكل ما در كشور مشكل پول نيست، گفت: ما در فاصله يك دهه نفت 12دلاري و 120دلاري را فروختيم و درآمد ما از 16ميليارد به 100ميليارد دلار در سال رسيده است اما وضع اقتصادي ما بدتر شده كه بهتر نشده است. باور كنيد كه اگر درآمد ما 200ميليارد در سال هم بشود، وضع خوب نخواهد شد چرا كه مديريت و ساختار غلط است.
قاليباف خاطرنشان ساخت: در اين بحث مصمم هستيم كه فاصله بين حوزه نظري و علمي را نزديك كرده و جلوي اين چالشها را بگيريم تا بتوانيم كار را انديشمندانه و با خرد جمعي پيش ببريم. در اين ميان بايد توجه داشته باشيم كه خواست انقلاب، نظام، رهبري، امام(ره)، باورهاي اسلام و فرهنگ قرآني نقش دادن به مردم در اداره امور خودشان است؛ همانطور كه امام خميني(ره) فرمودند: «در كاري كه مردم ميتوانند انجام دهند، دولتها دخالت نكنند.» اما ما حتي ميخواهيم در كار شخصي مردم هم دخالت كنيم. اگر اين چالشها را حل نكنيم، هميشه در حال توسعه هستيم و حتي اگر پول داشته يا نداشته باشيم، فقير هستيم.
در مراسم ديروز يحيي رحيم صفوي، دبير همايش تمركززدايي و ساماندهي پايتخت نيز طي سخناني با اشاره بهدليل انتخاب اين نام براي همايش گفت: سال گذشته درهمين ايام ما نشست مقدماتي بررسي مسئله انتقال پايتخت را داشتيم اما مجموعه استادان پس از بررسيهاي بسيار به اين نتيجه رسيدند كه انتقال پايتخت ممكن نيست و حتي شوراي نگهبان نيز آن را رد كرد كه اين طرح مجددا به مجلس بازگشت و قرار شد تا طرح تمركز زدايي و ساماندهي پايتخت مورد بررسي قرار گيرد. وي از دانشگاهيان خواست براي حل مسائل شهرتهران به دولت راهكار پيشنهاد كنند.
- پيام رئيس جمهور به همايش تمركززدايي و ساماندهي پايتخت
پيام رئيسجمهوري اسلامي ايران به همايش تمركز زدايي و ساماندهي پايتخت ديروز توسط محمدتقي احمدي رئيس دانشگاه تربيت مدرس كه رياست اين همايش را برعهده داشت، قرائت شد. در بخشهايي از پيام رئيسجمهور با اشاره به مسائل، فرصتها و تهديدهاي پايتخت بهعنوان مركز سياسي و نيز پايگاه تصميمگيري و مديريت كلان كشور آمده است:
قريب به 3دهه است بحث انتقال پايتخت مطرح شده است، ازدحام جمعيت، تمركز اقتصادي، سياسي و تجاري، موضوعات محيطزيست شهري، معضل ترافيك، پايين بودن شاخصهاي كيفيت زندگي و ازهمه مهمتر خطر راهبردي زلزله الزاماتي است كه باعث شده تا همگان بهعنوان يك تهديد جدي به مخاطره آميز بودن اين تمركز اذعان كنند. در بخش ديگر اين پيام، رئيسجمهور با ابراز خوشحالي بابت اينكه «طرح امكان سنجي انتقال پايتخت سياسي و اداري كشور و ساماندهي و تمركززدايي از تهران» از سوي مجلس شوراي اسلامي نيز به تصويب رسيده است، گفت: درصورت پيگيري جدي ميتوان در افقهاي زماني كوتاهمدت، ميانمدت وبلندمدت مشكلات و تنگناهاي موجود را به حداقل رسانده و به شكل مطلوب مرتفع ساخت.رئيسجمهور در توضيح انتظار خود از همايش تمركز زدايي و ساماندهي پايتخت خواستار اعتلاي كيفيت زندگي شهري براساس طرحهاي سنجيده و استفاده از تجارب ارزشمند صاحبنظران در تشخيص و تحليل مسائل تهران در سطوح ملي و فراملي و ارائه راهبردها و راهكارهاي مفيد شد.
نظر شما